دو مقاله اخیر مجله بازاریابی بینش جدیدی در مورد بازاریابی و مسائل اجتماعی ارائه می دهد
از مصرفکنندگان گرفته تا سرمایهگذاران و کارمندان، یک نظرسنجی اخیر گزارش میدهد که همه گروههای ذینفع از کسبوکارها انتظار دارند که به یافتن راهحلهایی برای مسائلی از جمله نابرابری اقتصادی، تعصب جنسیتی و تغییرات آب و هوایی کمک کنند. با رشد این انتظارات، ممکن است نیاز به توسعه اقدامات جدید در بازاریابی برای بررسی سوالات در تقاطع بازاریابی و جامعه وجود داشته باشد. استفاده از چنین اقداماتی این پتانسیل را دارد که سیاستگذاران را آگاه کند، که در نهایت ممکن است نتایج را در مورد برخی از حیاتی ترین مسائل پیش روی جامعه امروز بهبود بخشد. دو تا اخیر مجله بازاریابی مقالهها تفاوتهای ظریفی را برای معیارهای استفاده شده قبلی برای در نظر گرفتن تأثیر بازاریابی بر نتایج اجتماعی ارائه میدهند.
تأثیر مثبت مدیران زن در C-Suite
علیرغم گامهای مهم در قرن بیستم، برابری جنسیتی یک مسئله مهم اجتماعی باقی مانده است. در تجارت، زنان همچنان با نابرابری روبرو هستند که به ویژه منجر به کاهش دستمزد و پیامدهای شدیدتر برای زنان رنگین پوست می شود. با این حال، یافتههای اخیر نشان میدهد که زنان در مدیریت ارشد نه تنها از مزایای شخصی، بلکه از مزایای عملکرد مالی نیز برای شرکت خود بهره میبرند. این مجله بازاریابی مقاله “مشتری مداری و عملکرد مالی: زنان در تیم های مدیریت برتر مهم هستند” توسط چاندرا سریواستاوا، سایم کشمیری و ویجی ماهاجان، نشان می دهد که مدیران زن با تمرکز و تمرکز بر مشتریان بر عملکرد مالی شرکت ها تأثیر می گذارند.
نویسندگان نفوذ زنان در تیم مدیریت ارشد (FITMT) را به عنوان معیاری از اهرم مدیران زن بر تصمیم گیری در کل تیم مدیریت (TMT) معرفی می کنند. FITMT با استانداردهای جمعیت شناختی سنتی که بر نمایندگی زنان در TMT تمرکز دارد، متفاوت است، بنابراین به نویسندگان این امکان را می دهد که این یافته های مهم را به زبان بیاورند. همانطور که سریواستاوا خاطرنشان می کند، “با گسترش دسترسی به رهبری در میان زنان، بازاریابی بهتری برای شرکت به دست می آوریم و جامعه برابرتری به دست می آوریم.”
بازنگری آسیب پذیری مالی
این مجله بازاریابی مقاله «فراتر از درآمد: آسیب پذیری مالی مصرف کننده پویا» نوشته لیندا کورت سالزبری، گرگانا ای. ننکوف، سیمون جی. بلانچارد، رونالد پل هیل، الکساندر ال. براون و کلی دی. مارتین به یکی دیگر از مسائل مهم اجتماعی می پردازد: آسیب پذیری مالی مصرف کننده (CFV) ). نویسندگان پیشنهاد می کنند که پرداختن به CFV مستلزم گسترش CFV است تا خطر آسیب افراد را در نظر بگیرد، نه فقط کسانی که در حال حاضر آسیب می بینند. با توجه به اقدامات کنونی CFV، سالزبری مثال قدرتمندی ارائه میکند که توضیح میدهد چرا ما معمولاً تعداد افراد آسیبپذیر را در بازار دستکم میگیریم: «یک فرد بیمهنشده ممکن است درمان پزشکی، درمان پیشگیرانه را به تعویق بیندازد، زیرا توانایی پرداخت آن را ندارد. این می تواند منجر به یک بحران پزشکی شود که می تواند منجر به ناتوانی کوتاه مدت و از دست دادن کار شود. این یک نوع دومینوی اثر آسیب می شود. بنابراین، ما میخواستیم روشن کنیم که آسیبپذیری یک خطر آسیبپذیر است… لازم نیست آسیبپذیری را تجربه کنید تا همچنان در برابر آن آسیبپذیر باشید.» محققان همچنین نشان می دهند که با تجزیه و تحلیل داده های مالی مشتریان، بازاریابان می توانند به جبران آسیب پذیری مالی مصرف کننده کمک کنند.
علاوه بر بینش مدیریتی و پیامدهای سیاست، این مقالات نیاز به ابزارها و اقدامات جدید را برای پرداختن به مسائل در تقاطع بازاریابی و جامعه به طور مناسب روشن می کند. سریواستاوا با اشاره به FITMT توضیح میدهد که شرکتها «میتوانند به آن نگاه کنند و بگویند، «خب، ما تعداد زنان برابر با مردان داریم، اما زنان هیچ یک از پستهای رهبری برتر را ندارند. همه آنها در رده های پایین تر هستند. و بنابراین، این به آنها امکان میدهد واقعاً ببینند که چقدر بدنهای متفاوتی را خارج از حد معمول میگذارند.» سالزبری با بحث در مورد منطق پشت گسترش CFV می افزاید: «در حوزه های دیگر، شرکت ها ممکن است به فکر اندازه گیری باشند که به ما امکان می دهد خطر انواع خاصی از آسیب هایی را که مصرف کنندگان ممکن است تجربه کنند، شناسایی کنیم، نه اینکه منتظر بمانیم تا آسیب ها رخ دهد. . من فکر می کنم که واقعاً می تواند برای مصرف کنندگان و شرکت ها به طور یکسان مفید باشد.
ذینفعان به طور فزاینده ای انتظار دارند که شرکت ها به مسائل اجتماعی بپردازند. بنابراین، همانطور که دانشگاهیان و متخصصان بازاریابی تأثیر بازاریابی بر نتایج اجتماعی را در نظر می گیرند، ممکن است راه های جدیدی برای اندازه گیری این تأثیر ضروری شود. در حالی که با توجه به چالشهای موجود، ریسکها زیاد است، پاداشها میتواند به معنای جامعهای عادلانهتر و عادلانهتر برای همه باشد.
مشاوره برای شرکت هایی که به مسائل اجتماعی رسیدگی می کنند
- رشد و به حداکثر رساندن سود یک گروه از ذینفعان، مالکان/سرمایه گذاران را در اولویت قرار می دهد، که اغلب به ضرر سایر سهامداران است. شرکت ها باید نیازهای همه ذینفعان خود (مانند کارمندان، مشتریان، جوامع) را با تمرکز بر عملکرد بلند مدت و بلندمدت اولویت بندی کنند.
- شرکت ها باید بدانند که برخی از اقداماتی که در گذشته استفاده شده اند ممکن است برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی مسائل لحظه ای ناکافی باشند.
- معیارهای عملکرد مالی دیگر کافی نیستند. شرکت ها باید شروع به اندازه گیری تأثیر اجتماعی خود نیز کنند.
- تعیین بهترین معیارها ممکن است نیاز به سرمایه گذاری زمان، منابع مالی و پرسنلی داشته باشد.
برو به مجله بازاریابی