ریسک مالی مصرف کننده

محققان بازاریابی ریسک مالی را به روش های مختلفی اندازه گیری می کنند. یک مطالعه معمولی ممکن است چندین گزینه (مثلاً سرمایه گذاری یا پس انداز) به شرکت کنندگان آزمایش ارائه دهد و ریسک آنها را با استفاده از اقداماتی مانند موارد زیر مقایسه کند:

  • درصد مصرف کنندگانی که بلیط بخت آزمایی می خرند یا قمار را انتخاب می کنند. محققان می‌توانند با دادن پول واقعی به شرکت‌کنندگان و اجازه دادن به آن‌ها برنده‌ها یا زیان‌ها، کار را واقع‌بینانه کنند.
  • درصد سرمایه گذاری مصرف کنندگان، به استثنای خانه های اولیه، در سهام سرمایه گذاری شده است. سهام ذاتاً مخاطره آمیز هستند و استفاده از آنها به عنوان معیار ریسک در دنیای واقعی اعتبار خارجی بالایی دارد.
  • ترجیح مصرف کنندگان در بین دو سرمایه گذاری با ریسک متفاوت اما با بازده برابر. به عنوان مثال، یک گزینه کم خطر مانند یک حساب بانکی ممکن است بازده تضمین شده 4٪ را ارائه دهد. یک صندوق سهام ممکن است 45% شانس بازده 16%، 10% شانس بازده 4% و 45% شانس 8% زیان ارائه دهد. میانگین بازده بلندمدت یکسان خواهد بود، اما ریسک‌پذیران مالی از صندوق سهام حمایت می‌کنند.

دانش ذهنی و خودکارآمدی

گیست، مرلین ای. و ترنس آر میچل (1992)، “خودکارآمدی: تحلیل نظری عوامل تعیین کننده و انعطاف پذیری آن”، بررسی آکادمی مدیریت، 17 (2)، 183-211. https://journals.aom.org/doi/abs/10.5465/amr.1992.4279530

مصرف کنندگان روزانه به طور فزاینده ای ریسک های مالی مختلفی را متحمل می شوند.

خرده فروشان سنتی آجر و ملات، که برای ایجاد فروش به خریداران داخلی متکی هستند، اکنون رقابت با خرده فروشان آنلاین مانند آمازون را که کالاهای متنوع و سهولت خرید از خانه را ارائه می دهند، دشوار است.

بیوگرافی نویسنده

میتال، ویکاس، ویلیام تی راس جونیور، و مایکل سیروس (2000)، “نقش ظرفیت و قابلیت موضوع در تعیین سرمایه گذاری تلاش”، مجله تحقیقات بازاریابی، 39 (4)، 455-468. https://doi.org/10.1509/jmkr.39.4.455.19122



منبع

ریسک مالی نشان دهنده میزانی است که مصرف کنندگان یک نتیجه با بازده نامشخص را به یک نتیجه با بازده نسبتاً مشخص ترجیح می دهند. هنگامی که یک مصرف کننده به جای یک حساب پس انداز، 1000 دلار در بازار سهام سرمایه گذاری می کند، درگیر ریسک مالی می شود.

مقاله

او، شین، جی. جفری اینمن و ویکاس میتال (2008)، “خطر جنسی در ریسک مالی،” مجله تحقیقات بازاریابی، 45 (4)، 414-424. https://doi.org/10.1509/jmkr.45.4.414

جامی، آتا (2019)، «کنترل بر موقعیت‌ها و بالاتر از آن: تأثیر دیدگاه‌های بالا بر ریسک‌پذیری،» مجله تحقیقات بازاریابی، 56 (2)، 230-244. https://doi.org/10.1177/0022243718813544

خودکارآمدی همچنین می تواند بر ریسک مالی مصرف کنندگان تأثیر بگذارد. به گفته گیست (1987)، خودکارآمدی بیانگر این باور است که فرد می تواند به سطح عملکرد معینی دست یابد. افرادی که خودکارآمدی بالاتری دارند خوشبین تر هستند، وظایف چالش برانگیز تری را انجام می دهند و احتمال بیشتری برای کشف محیط های جدید دارند.

اینوستوپدیا گزارش می دهد که بیش از 50 میلیون خانوار سرمایه گذار خرد هستند، افرادی که محصولات بازار مالی را برای حساب های شخصی خود خریداری و می فروشند. بر اساس گزارش Market Insider، معامله گران خرده فروشی اکنون نزدیک به 25 درصد از کل فعالیت های بازار سهام را تشکیل می دهند.

او، اینمن و میتال (2008) نشان دادند که خودکارآمدی ریسک پذیری را در بین مردان بیشتر از زنان افزایش می دهد. تحلیل 153 خطر! گیم‌شوها نشان می‌دهد که شرکت‌کنندگان مرد با خودکارآمدی نسبتاً بالایی که بر اساس درصد پاسخ‌های صحیحی که ارائه کرده‌اند اندازه‌گیری می‌شود، شرط‌های مالی پرمخاطره‌تری نسبت به زنان در «Daily Doubles» انجام می‌دهند، جایی که شرکت‌کنندگان قبل از شنیدن سؤال، برخی از بردهای خود را شرط می‌بندند. مطالعات دیگر نیز به یافته های مشابهی دست یافته اند.

دانش عینی مصرف کنندگان با دانش ذهنی آنها متفاوت است. دانش سرمایه گذاری مالی عینی، اطلاعات دقیقی است که با استفاده از آزمون یا آزمون اندازه گیری می شود. دانش سرمایه گذاری مالی ذهنی نشان دهنده ارزیابی خود مصرف کننده از میزان آگاهی اوست.

تئوری بازاریابی مدرن و کاربردهای تحقیقاتی به تصمیم گیری در مورد مسائل حقوقی حیاتی کمک می کند.

  • کروگر جونیور و دیکسون (1994) یک ارتباط قوی بین خودکارآمدی بالا و ریسک پذیری در بین مدیران و مدیران ایجاد کردند. میتال، راس و سیروس (2002) نتیجه را در زمینه‌های مختلف تکرار کردند و نشان دادند که مدیران بازاریابی، به‌ویژه آنهایی که با موقعیت‌هایی با چارچوب مثبت مواجه می‌شوند، با افزایش خودکارآمدی، احتمال بیشتری برای سرمایه‌گذاری زمان و پول در سرمایه‌گذاری‌های مخاطره‌آمیز دارند. افزایش خودکارآمدی، توجه تصمیم گیرندگان را به جای زیان های احتمالی، بر دستاوردهای بالقوه متمرکز کرد.

    سیاست و جنسیت

    هان و همکاران (2019) دریافتند که خودکارآمدی تأثیر بیشتری بر ریسک پذیری در میان محافظه کاران دارد. آنها گرایش سیاسی مصرف کنندگان را از طریق عضویت آنها در حزب جمهوری خواه یا دموکرات، فاکس در مقابل بینندگان CNN/MSNBC، ترجیح دونالد ترامپ یا هیلاری کلینتون در انتخابات 2016، اقامت در منطقه ای که به جمهوری خواهان یا دموکرات ها رای می دهند، و پاسخ های چندگانه اندازه گیری کردند. مقیاس هویت سیاسی مورد محققان ریسک مالی را از طریق مالکیت سهام، انتخاب یک صندوق اوراق قرضه کم ریسک در مقابل یک صندوق سهام پرریسک و قرار دادن پول در حساب بانکی در مقابل یک صندوق سهام اندازه گیری کردند. در هر مطالعه، محافظه‌کاران بیشتر از لیبرال‌ها ریسک مالی را متحمل شدند، زیرا به نظر می‌رسد محافظه‌کاران معتقد بودند که خودکارآمدی و جایگاه اجتماعی آنها با منافع مالی مرتبط است.

    چشم انداز فیزیکی

    نکته مهم این است که دانش عینی لزوماً ریسک پذیری را هدایت نمی کند. بنابراین، آژانس‌های خدمات عمومی، حامیان مصرف‌کننده و شرکت‌های خدمات مالی که علاقه‌مند به درک و تغییر بالقوه ریسک‌پذیری مشتریان خود هستند، باید به جای سرمایه‌گذاری صرفاً در سواد مالی، نحوه تأثیرگذاری بر خودکارآمدی و کنترل درک شده را در نظر بگیرند.

    اطلاعات بیشتر از Impact در JMR